از این پس تنها ادامه میدهم... در زیر باران...
حتی به درخواست چتر هم جواب رد می دهم...
می خواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم...
باران نبار............
من نه چتر دارم نه یار.......
به راستی چه سخت است خندان نگهداشتن
لبها در زمان گریستن قلبها و تظاهر به خوشحالی
در اوج غمگینی و چه دشوار و طاقت فرسا است
گذراندن روزهای تنهایی در حالی که
تظاهر میکنی هیچ چیز برایت اهمیت ندارد.
اما چه شیرین است در خاموشی و خلوت به حال خود گریستن...
به راستی چه سخت است خندان نگهداشتن
لبها در زمان گریستن قلبها و تظاهر به خوشحالی
در اوج غمگینی و چه دشوار و طاقت فرسا است
گذراندن روزهای تنهایی در حالی که
تظاهر میکنی هیچ چیز برایت اهمیت ندارد.
اما چه شیرین است در خاموشی و خلوت به حال خود گریستن...
میسازم با خیالم قایقی
تا ته آرزوهای محالم برسم
هرچند کاغذی...
دریای آرزوهایم طوفانی شده است
نکند خیالات کاغذیم غرق شوند؟
میسازم با خیالم قایقی
تا ته آرزوهای محالم برسم
هرچند کاغذی...
دریای آرزوهایم طوفانی شده است
نکند خیالات کاغذیم غرق شوند؟